... چندی بعد، بیماری پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شدت مییابد. آثار سم آن چنان زیاد است که پس از
رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بدن و زیر ناخن های آن حضرت سبز می شود. این سم
اثر خویش را اینک بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به روشنی نشان میدهد. امیر مومنان علیه
السلام سر پیامبر صلی الله علیه و آله و
سلم را بر سینهی خود میگیرند و رسول خدا
صلی الله علیه و آله و سلم امیر مومنان را
به سوی خویش میکشند و با کلامی آهسته با حضرت سخن میگویند. دو یا سه ساعتی به
ظهر مانده است. لحظاتی بعد، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در حجرهی شخصی خویش، در سن 63 سالگی و در دامان
امیر مومنان علیه السلام دار فانی را وداع میگویند...
از غدیر تنها 70 روز
گذشته است!
برگرفته از کتاب غدیر 70 روز بعد نوشتهی: عدنان
درخشان
آفتاب مهر، فرا رسیدن
28 صفر، سالروز شهادت
پدر امت و واسطهی هدایت
و رحمت
حضرت محمّد بن عبدالله
صلی الله علیه و آله و سلم
را به همه مسلمانان جهان
تسلیت عرض مینماید.
یازدهم محرم؛ حرکت کاروان اسیران اهل بیت از کربلا
عمر بن سعد در یازدهم محرم، کاروان
اسیران اهل بیت علیهم السلام را در حالی که با غل و زنجیر بر شترها سوار شده بودند،
از کربلا به سمت کوفه حرکت داد. حضرت زین العابدین علیه السلام را نیز در حالی که به
شدت بیمار بودند،. با غل و زنجیر بر شتری سوار کردند. 1
دوازدهم محرم؛ دفن شهدای کربلا
در روز دوازدهم محرم، شماری از
قبیله بنی اسد برای دفن بدن پاک امام حسین علیه السلام و اصحابش، به کربلا آمدند و
به معجزة الهی، امام سجاد علیه السلام در این مراسم حضور داشتند. خودشان بدن پاک پدربزرگوارشان
را درحالی که به شدت می گریستند، به خاک سپردند و روی قبر مطهر چنین نوشتند: این قبر
حسین بن علی بن ابی طالب است که او را در حالی که تشنه و غریب بود، به شهادت رساندند.»
2
ورود کاروان اسرای کربلا به کوفه
روز دوازدهم محرم، کاروان اسیران
اهل بیت علیهم السلام وارد کوفه شدند و این کاروان را که سرهای مقدس شهدا، پیشاپیش
آن ها بود، در تمامی کوچه ها و بازارهای شهر گرداندند. یادآوری می شود که خطبه های
امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها در این شهر، ضربه کوبنده ای بر
پیکر دشمن وارد کرد و چهرة واقعی یزید را برای همگان آشکار کرد. 3
نوزدهم محرم؛ حرکت کاروان اسیران
از کوفه به شام
در نوزدهم محرم، به دستور یزید،
عبیدالله بن زیاد، کاروان اسیران اهل بیت علیهم السلام را همراه سرهای مقدس شهدا، به
سمت شام حرکت داد. 4
اول صفر؛ ورود کاروان اسیران
اهل بیت به شام
در روز اول صفر، کاروان اسیران
اهل بیت، وارد شهر شام شد و این در حالی بود که از روزهای پیش، کوچه پس کوچه های شام،
برای ورود آنان آذین بسته شده بود و مردم شام با پوشیدن لباس های نو، خود را برای برپایی
جشنی بزرگ آماده می کردند!
از وقایع مهم این روز، می توان
به خطبه های امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها اشاره کرد که چهره
واقعی یزید و حکومتش را برای مردم آشکار ساخت. 5
پنجم صفر؛ شهادت حضرت رقیه، دختر
امام حسین علیه السلام
بنا بر نقلی، در روز پنجم صفر،
حضرت رقیه دختر سه ساله امام حسین علیه السلام در خرابة شام به شهادت رسید. هم اکنون،
آستانه مقدسه آن حضرت، یکی از زیارت گاه های مهم شیعیان در شهر شام به شمار می رود.
6
بیستم صفر؛ اربعین حسینی و ورود
کاروان حسینی به کربلا
بیستم صفر، مصادف با اربعین امام
حسین علیه السلام است که روز مخصوص زیارت آن حضرت به شمار می رود. به نقل مورخان، جابربن
عبدالله انصاری و عطیه عوفی از نخستین زائران امام حسین علیه السلام در روز اربعین
بوده اند. نیز بنا به گفتة برخی از مورخان، کاروان اسیران اهل بیت علیهم السلام در
همان سال 61 ه .ق به کربلا برگشتند و در آن جا، مجالس ماتم و سوگواری بی نظیری برگزار
کردند. 27
برگرفته از سایت حوزه
گرامی باد اربعین شهادت
امام سید الشهدا،
حسین بن علی علیه السلام
و هزاران درود و تحیت
الهی نثار ارواح طیبه او و اصحاب گرانقدرش.
پاورقیها:
1. بحارالانوار، ج 45، ص
107.
2. قصة کربلا، ص 416.
3. لهوف، ص 192؛ بحارالانوار،
ج 45، ص 109.
4. ابصار العین فی انصار الحسین
علیه السلام، ص 133.
5. بحارالانوار، ج 45، ص
129.
6. الدمعه الساکبه، ج 5، ص
141.
7. قصه کربلا، ص 524.
از جبهه گذشتیم بجوییم تنت را
شاید كه بیابیم تن بی
كفنت را
سجاده و مُهری كه پر از بوی خدا بود
دفترچه و انگشتریات،
پیرهنت را
شالی كه به دور كمرت بست عزیزت
پوتین و پلاكت، بدنت
را بدنت را
آن روز كه رفتی همهی شهر شنیدند
پژواكِ پلنگ افكنِ
دشمن شكنت را
از پای نماندیم ولی خاك غریبیست
از باد گرفتیم سراغ
وطنت را
جاوید تویی مرده منم، من كه ندیدم
پرپر زدنت، پر زدنت،
پر زدنت را
برگرفته از کتاب «عشق یعنی مراقبت باشم» نوشتهی:
مسعود جعفری
چگونه عمری هدفمند داشته باشم؟!
چگونه از فرصت محدود این دنیا
به نحو احسن استفاده کنم؟!
چه کارهایی را در برنامهریزی
زمان خود بگنجانم؟!
اکثر ما در زندگی از نداشتن برنامه
و روال کاری مشخص برای خود افسوس میخوریم و دغدغه ذهنیمان این است که ای کاش با یک
برنامه مدون، طول شبانه روز و به تبع آن هفته، ماه و حتی سال خود را منظم و دقیق کنیم
و اینکه اصلا در برنامه کاری ما چه کارهایی باید بگنجد و اولویت داشته باشد.
وقتی به متون دینی مراجعه میکنیم،
در مییابیم كه بزرگان ما با تدبیر برای چنین کاری برنامهریزی کرده و برای این دغدغه
راه حل نشان دادهاند و میزان و حد بهرهمندی از دنیا را برای ما مشخص کردهاند.
در همین رابطه، حضرت موسی بن
جعفر، امام کاظم علیه السلام میفرمایند:
«بكوشید كه وقت شما چهار بخش
گردد:
1- ساعتى براى مناجات با خدا
2- بخشى براى گذران زندگى و معاش
(تأمین اسباب و وسایل زندگی)
3- ساعتى براى همنشینى با برادران
و افراد مطمئنى كه شما را از عیوبتان آگاه ساخته و در دل خیرخواه شما هستند.
4- ساعتى را نیز که در آن براى
لذتهای حلال خویش خلوت نمایید؛ كه در پرتو این ساعت است كه بر آن سه بخش دیگر توان
مىیابید.
... براى خودبهرهاى از دنیا
مقرر دارید و از این طریق براى انجام امور دینى و مذهبى یارى طلبید. زیرا در روایت
است كه: از ما نیست كسى كه ... دین را براى دنیایش ترك گوید.»(1)(2)
آری، امام كاظم علیه السلام با
تقسیم زمان به فعالیتهایی كه باید به صورت متوازن به آنها پرداخته شود، آنرا در چهار
دسته عبادت، كار، اصلاح خویشتن و آسایش و تفریح تقسیم نمودهاند. همچنین با این تقسیمبندی،
گویی راه را به ما نشان داده و مشخص نمودهاند كه همه فعالیتهایی كه در زندگی انجام
میدهیم باید در قالب یكی از این چهار دسته قرار گیرد.
همچنین ایشان در ادامه به ما
می آموزد كه این توازن در برنامهریزی، تضمینکننده بهرهمندی از دنیا و نعمات آن در
جهت تکامل مداوم در مسیر بندگی خداوند میباشد.
برگرفته از کتاب تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیه و آله و سلم، تالیف: ابن شعبه حرانى (ره) – سایت رشد
آفتاب مهر هفتم صفر،
سالروز ولادت اسوه علم
و حلم و صبر،
پیشوای هفتم شیعیان،
امام موسی ابن جعفر الکاظم
علیه السلام
را گرامی می دارد.
پاورقیها:
1ـ تحف العقول، صفحه 410
2ـ متن فوق برگرفته از ترجمه
فارسی این کتاب توسط آقای بهراد جعفری میباشد.
چه رازی بود آن شب در شب شام غریبانت
كه پشت عرش میلرزید
از آه یتیمانت
چه خواندی بر سر نیزه، كه بعد سالهای سال
هنوز از كوفه میآید،
نسیم صوت قرآنت
نماز شام غربت را، نشست و قامتش را بست
شب و تنهایی زینب، شب
و طفلان گریانت
كنار درك تو كوه از كمر خم شد، شكست، افتاد
و سر زد مثل رودی خونِ
خورشید از گریبانت
غروب سرخ عاشورا، شب پیروزی خون شد!
گواهی میدهد این را،
تنِ خونین و عریانت
غریو خطبهی زینب، هنوز از شام میآید
كه رسم عاشقی این است
و حدّی نیست پایانت
برگرفته از کتاب «عشق یعنی مراقبت باشم» نوشتهی:
مسعود جعفری